در تاریکی پارت{28}
آجوما بدو بدو میره به سمت انتهای سالن و جعبه کمک های اولیه رو میاره(جعبه کمک های اولیه خیلی مهمه حتما باید تو خونه داشته باشید😂)
آجوما یه سوزن استریل و ژل بی حسی در میاره و سوزن رو نخ میکنه
مینسو:آجوما شما بلدین؟
آجوما:اره عزیزم یه مدت تو بیمارستان کار کردم
مینسو:هوممم چه جالب
آجوما ژل رو کامل روی دست مینسو میماله و صبر میکنه تا خشک بشه و بعدش شروع به بخیه زدن میکنه
مینسو:آخ ایی(زیرلب)
چشمای مینسو پر اشک میشه
بخیه زدن که تموم میشه و اجوما میخواد نخ رو گره بزنه...
مینسو:آخ آیییی اجوما نکش اون نخ رو(بلند)
جونگکوک و جین ازطبقه بالا با نگرانی میان پایین
کوک:چیه چیشده؟(نگران)
اجوما:هیچی دستشو بریده دارم بخیه میزنم
جین:اصولا باید ژل دستشو بی حس میکرد
مینسو:فکر کنم ژل تاریخ گذشته بود اثر نکرد
آجوما ژل رو برمیداره و روشو میخونه
آجوما:اخ اره تاریخ انقضاش گذشته(نکته:حتما تاریخ وسایل رو چک کنید مهمه😂)
.
.
.
.
☁️🖤☁️
آجوما یه سوزن استریل و ژل بی حسی در میاره و سوزن رو نخ میکنه
مینسو:آجوما شما بلدین؟
آجوما:اره عزیزم یه مدت تو بیمارستان کار کردم
مینسو:هوممم چه جالب
آجوما ژل رو کامل روی دست مینسو میماله و صبر میکنه تا خشک بشه و بعدش شروع به بخیه زدن میکنه
مینسو:آخ ایی(زیرلب)
چشمای مینسو پر اشک میشه
بخیه زدن که تموم میشه و اجوما میخواد نخ رو گره بزنه...
مینسو:آخ آیییی اجوما نکش اون نخ رو(بلند)
جونگکوک و جین ازطبقه بالا با نگرانی میان پایین
کوک:چیه چیشده؟(نگران)
اجوما:هیچی دستشو بریده دارم بخیه میزنم
جین:اصولا باید ژل دستشو بی حس میکرد
مینسو:فکر کنم ژل تاریخ گذشته بود اثر نکرد
آجوما ژل رو برمیداره و روشو میخونه
آجوما:اخ اره تاریخ انقضاش گذشته(نکته:حتما تاریخ وسایل رو چک کنید مهمه😂)
.
.
.
.
☁️🖤☁️
۱۰.۶k
۲۳ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.